|
چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:پنجره,پنجره عشق,سنگ,دوست داشتن,خدا,منتظر,شكست,قلب,زندگي,گل سرخ,باران,خنديدن,غم,دل تنگ,زخم,دل,دل سنگ,صدف,دريا,ماه,گمشده,, :: 11:50 :: نويسنده : مهدیه
سالها رفت و هنوز يك نفر نيست كه بپرسد از من كه تو از پنجره ي عشق چه ها ميخواهي ؟ صبح تا نيمه شب منتظري همه جا مي نگري گاه با ماه سخن ميگويي گاه با رهگذران، خبر گمشده اي مي جويي راستي گمشده ات كيست ؟ كجاست ؟ صدفي در درياست ؟ نوري از روزنه فرداهاست يا خدايي است كه از روز ازل نا پيداست....؟
زخم شدم شيشه به زخمم نشست شيشه شدم سنگ سرم را شكست يا رب اگر سنگ شوم لحظه اي بر دل اين سنگ چه خواهد گذشت....؟
زندگي بايد كرد گاه با يك گل سرخ گاه با يك دل تنگ گاه بايد روييد در پس اين باران گاه بايد خنديد بر غمي بي پايان....
نظرات شما عزیزان: سرمه
ساعت15:13---29 دی 1390
عزیزم من ک همیشه بهت سر میزنم.
راستی این خیلی باحال بود خیلی خوشم اومد. گفتم بگم نگی نظر نمیدی!!!!!!!!!!!! k.b
ساعت13:58---16 آذر 1390
سلام
ممنون از حضورتون ... وبلاگ قشنگی دارید ولی منو ببخشید که من خیلی آزاد نیستم که بتونم خیلی بهتون سر بزنم ... اگه سر بزنید خوشحال میشم ... k.b
ساعت13:56---16 آذر 1390
سلام
ممنون از حضورتون ... وبلاگ قشنگی دارید ولی منو ببخشید که من خیلی آزاد نیستم که بتونم خیلی بهتون سر بزنم ... اگه سر بزنید خوشحال میشم ... ninja
ساعت17:16---14 آذر 1390
salam ajab webloge khafani dari..farda ba bache ha biyayim inja dozdii
ازهیاهوی واژه ها خسته ام
من سکوتم را از اوراق سپید آموخته ام آیاسکوت روشنترین واژه هانیست؟ همیشه درخلوت مرگ رامجسم دیده ام.
مرسی از نظراتت
سلام مهدیه جان ببخشید که دیر آپ میکنم،ادامه رمانو نوشتم بیا بخونش،ممنون
salam
webe ghashangi darid mamnon ke omadid pisham beram baghiye ye webetono bebinam
خیلی قسنگه خانومی
|